درددلهای من سری سوم
دردودلهای من سری اول
دردودلهای من سری دوم
بازی با قایق بادی
عصری که برگشته بودیم خونمون دخملی خوابش میومد منم بهش می می دادم و خوابید حین خواب دخملی به کارهای خونه رسیدم بعدش هم که بابایی اومد داشتم غذا برای شام اماده میکردم که دخملیرو سپردم دست بابایی ،بابایی هم باهاش حرف میزد وبازی میکرد ادا در میاورد و... بعد بابایی قایق بادی دخملیرو اورد وایلیتنو توش نشاندو شروع به بالا و پایین کردن دخملی میکرد ،دخملی هم کیف میکرد ...
نویسنده :
نسرین
9:21
عکس های دخملی
اینجا دخملی خسته شده می خواد دوربینو از دستم بگیره البته از اول هم نمی ذاشت عکس بندازم ...
نویسنده :
نسرین
9:16
شیطنت های ایلین 2
دخملی وقتی من دارم تو اشپزخونه اشپزی میکنم سر راست میره سراغ ظرف روغنو هی دستشو میزنه، درشو برمیداره روی سرامیکا میکشه اگه بهش اجازه ندم به اون دست بزنه میره سر اجاق گاز شعله هاشو کم و زیاد یاخاموشش میکنه خیلی شیطون شده اگه اونجاهم نذارم میره سراغ لباسشویی و هی دکمه هاشو میزنه البته اگه لباسشویی کار کنه میترسه بیاد اشپزخونه ولی وقتی خاموشه پدر ادمو در میاره و هی می خواد درشو بازکنه ...
نویسنده :
نسرین
9:10
بدون عنوان
سلام عزیزم خوبی خوشینازگل مامان دیروز با مامان جونی رفتیم بازار برای خرید پارچه،دخملی هم که دید داریم اماده میشم از ته دلش خوشحال بود وقتی رسیدیم یه هیییییییییییییییی کرد و خوشالیشو اونجوری نشون دادقربونش برم می خواست تو خیابون چهاردست و پا بره و هی ازبغلم اویزون میشد بعداز یه ساعتی گشت وگذار دخملیرو خوابش برد موقع برگشتن وقتی سوار ماشین شدیم نازگلم بیدارشد شروع به خندیدن و عشوه رفتن کرد موبایل خانومی زد اهنگش خوب بود دخملیم شروع به نای نای کردن کرد همه می گفتند برین براش اسپند دود کنید قربون دخترم برم که با همه خوش اخلاقه و اصلا غریبی نمیکنه
نویسنده :
نسرین
12:40
عکس نازگلم با بع بعی
تو راه میومدیم که یهع گله گوسفند دیدم نگه داشتیم به صاحبشون گفتیم میشه یه عکسی از این بعبعی ها بگیریم اون هم گفت اشکالی نداره حالا نگم چقدر طول کشید تا بابایی اون بع بعی رو بگیره که خودش یه ماجراییه اینجاداره مثل چشم عروسکاش چشای بزبزیرو در میاره ببینید چه با دقت معاینه میکنه ...
نویسنده :
نسرین
10:52
یک سری دیگه از عکسهای نازنین دخترم
موقع برگشت دخملی میخواست رو زمین چهار دست و پا بره که گذاشتیم تو سبزه ها ولی وقتی دید داریم عکس میندازیم اصلا حرکتی نکرد اونجوری فقط نشست ...
نویسنده :
نسرین
10:49